سامسام، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 7 روز سن داره

...و خداوند تو را در بهترین زمان برای ما افرید پسرکم

یک هفته سخــــــــــــــت..

1391/11/11 18:27
نویسنده : مامان
351 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دلم این هفته خیــــــــلی سخت گذشت..هم برای تو وهم برای من!

عصر از خواب که بیدار شدی بدنت داغ بود ...داااغ داااغ

تا حالا سابقه نداشت یه دفعه بدون هیچی تب کنی...

کم کم حالت تهوع و استفراغم بهش اضافه شد...

٤ روز تموم ...بدون اینکه ذره ای تب ٣٩ درجت پایین بیاد گذشت... شبهام مدام تب و لرز داشتی ...

حتی شیاف و دارو هام جوابگو نبودن...

کارمون به آزمایش و بیمارستان کشید..گولوبولهای سفید خونت خیلی پایین اومده بود.

 اما یه دفعه روز پنجم درست روز بیست ماهگیت خدای مهربون نظری کرد و تن کوچولوت کم کم خنک

شد..

الان که اینارو مینویسم بدن کوچیکت حسابی آب شده...

الهی بمیرم برات...تنت پر از دونه های قرمزه شده لبهای کوچولوت سفیده..

 با همه اینا ....خدایا هزارن بار شکرت که تموم شد ...

چــــــــــــقدر سخت بود...خدایا دیگه اینجوری امتحانم نکن... طاقتشو ندارم

 

+ این بیماری یه ویروسه که بچه های زیر ٣ سال میگیرن...خدا از همه فرشته هاش دورش کنه

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

هدی مامان مبین
24 بهمن 91 9:51
وای...اخ که لعنت به تب...
دیگه چی میمونه از این بچه ها...
من فدای تنت..
الان خوبی عزیز دلم
سام خیلی دوستت دارم
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد گلم


واقعا هدی...طفلی بچه ها با هر بار مریضی آب میشن...الان خوبه شکر...
راستی دل به دل راه داره خاله جون

نگران مبینم..ایشالله زود زود خوبشه پسر بهاریمون
صدف
25 بهمن 91 12:42
الهی بمیـــــــــــــــــــــــــــــــرم سام کوشولو . آخه تو چقدر بودی که تب هم بخواد آبت کنه . خداروشکر که تموم شد . ساناز جون خسته نباشی ایشالا که دیگه همیشه براتون سلامتی و شادی باشه